تدارک جشن تولد

ابوالفضلم عزیزتر از جانم باز هم این روز قشنگ رو بهت تبریک میگم و خداوند را به خاطر این نعمت زیبایش شکرگزاری میکنم. چند روز قبل از تولدت من وبابا همه آنچه را که لازم بود مهیا کردیم و خوشحال بودیم که گلمان یکساله میشود .از کیک و کادو و بادکنک و خوراکی گرفته تا موزیک و دوربین                                          

همه چی آماده بود و تو در این بین خوشحال بودی اما نمیدانستی چه خبر شده روز جشن هم با موزیک میرقصیدی و خوشحالی میکردیهرچند وقتی که میخواستم رو صندلی بشینی قبول نمیکردی و میخواستی حتما بغلم

باشی.با دیدن بادکنکها آروم میشدی

 

شمعها رو من وتو باهم فوت کردیم و تو با ذوق به شعله شمع نگاه میکردی

 

 

 

زمان باز کردن کادوها آقا مشغول پفک خوردن بودی اما وقتی هدایا رو نشونت دادیم ذوق کردی و میخواستی با اسباب بازیها بازی کنی بابایی زحمت کشید و از تمام لحظه های خوش تولدت فیلم گرفت تا یادگاری داشته باشیم و تو بعدها ببینی

 

 

 

 

 


تاریخ : 09 بهمن 1392 - 01:59 | توسط : بابایی من | بازدید : 770 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید



هیچ نظری ثبت نشده است

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام